بهباور کارشناسان، واقعیت مجازی باعث تحول دنیای بازاریابی و سرمایه خواهد شد؛ اما چگونه و به چه علتی؟
اصطلاح واقعیت مجازی احتمالا تصاویری از بازیهای ویدئویی گسترده و مطرح را با چشماندازهای گیرا و پر جنب و جوش از پوششهای گیاهی و زنده با جزئیات مناسب را در ذهن ما متبادر میکند.
باید بگوییم که واقعیت مجازی محدود به توصیف فوق نیست. در واقع، واقعیت مجازی (VR) تنها مربوط به دنیای سرگرمی خالص نیست. این روزها واقعیت مجازی از رشد چشمگیری برخوردار است. در چند سال اخیر، بازار آن بهسرعت در حال گسترش بوده است. شرکتهای فناوری بزرگ، سرمایههای هنگفتی را روی واقعیت مجازی انجام دادهاند و بازاریابان و سایر دستاندرکاران دنیای سرمایهگذاری هم بهاندازهای انعطافپذیر و آیندهنگر هستند که به دنبال غولهای فناوری، به دنیای پرهیجان واقعیت مجازی وارد شوند.
بهنظر میرسد که فیسبوک میلیاردها دلار سرمایه را به فناوری اختصاصی واقعیت مجازی و برنامههای اجتماعی مرتبط با VR اختصاص داده است. آنها امیدوارند که بتوانند انقلابی در نحوهی برقراری ارتباط آنلاین بین کاربران بهوجود آورند. شرکت سونی میلیونها دلار سرمایه را در بخش سختافزار واقعیت مجازی خود با نام PSVR هزینه کرده و سود خوبی را به دست آورده است؛ میزان سود آنها تا همینجا نیز از انتظارات اولیهی شرکت بیشتر بوده است.
گسترش و انتشار بیشتر واقعیت مجازی میتواند مفاهیم سنتی ارتباطات، بازاریابی و پیامرسانی را دستخوش تغییر کرده و بهنوعی بهسمت بهتر شدن سوق دهد. سیستمهای رسانههای اجتماعی نیز میتوانند بهدنبال تحول عمیق و پایهای با اتکا به واقعیت مجازی باشند. بازاریابان و سرمایهگذاران دنیای فناوری هم بهطور فزایندهای این شیوهی جدید ارتباطی را به کمپینهای خود جذب خواهند کرد. البته ما هنوز به آن نقطه نرسیدهایم؛ اما تکنولوژی در حال مقرون به صرفهتر شدن است و از همین رو، بهکارگیری آن از سوی افراد و سازمانهای مختلف هم افزایش مییابد.
پتانسیل داستانسرایی واقعیت مجازی بی حد و حصر است. بینندگان با هدستهای VR میتوانند رویدادهای زنده را تماشا کنند، از کنسرتهای برگزارشده در فضای باز لذت ببرند، یا ابعاد شگفتآوری در محل برگزاری کنسرت را مشاهده کنند. از همین روست که کریس شیر، مدیرعامل شرکت واقعیت مجازی Within، در وصف این فناوری اظهار میکند:
واقعیت مجازی، دستگاهی برای همدلی در حد نهایی است. این تجربیات فراتر از یک فیلم مستند معمولی است. آنها نقطهی عطفی در راه رفتن با کفشهای دیگران محسوب میشوند!
در اینجا به یک مثال دیگر درمورد کفشهای واقعی اشاره میکنیم. شرکت تامس (تولیدکننده کفش) خیرین بالقوه را به سفرهای مجازی میفرستد تا لذت بردن کودکان نیازمند به کفش را بهطور ملموستری تجربه کنند. بهخصوص نهادهای غیرانتفاعی میتوانند از تکنولوژی قابل جابجایی مبتنی بر واقعیت مجازی برای انجام بهتر پروژههای خیرخواهانه استفاده کنند.
نشریهی نیویورک تایمز از واقعیت مجازی برای انتقال داستانهای ژورنالیستی طولانی و پیچیده و متنوع خود بهره گرفته است. بینندگان میتوانند بهجای خواندن مطالب صرف دربارهی پناهندگان سوریه، خود را در اردوگاههای پناهندگان ببینند و وضعیت آنها را به شکل بهتری مشاهده کنند. واقعیت افزوده میتواند داستانها را به شیوههای غریزی و با بار احساسی عمیق به متن زندگی افراد بیاورد. این درواقع گام بعدی در تحقق یک گفتهی معروف خواهد بود: صحبت نکن؛ نشان بده!
یوتیوب هم یک پلتفرم واقعیت مجازی راهاندازی کرده است. Vloggers با دوربینهای ۳۶۰ درجه میتواند محتویات واقعیت مجازی خیرهکنندهای ایجاد کند و بینندگان تنها با داشتن یک هدست واقعیت مجازی مقوایی ارزان قیمت میتوانند در دنیای مهیج آن غرق شوند.
ابزاری برای تقویت کمپین ها
محبوبیت واقعیت افزوده (AR) نیز از سویی بهطور فزایندهای در حال افزایش است. برای ورود به دنیای واقعیت افزوده، حتی همان محدودیتهای اندک دنیای واقعیت مجازی هم برداشته شده است. در واقع تمام آنچه که برای لذت بردن از واقعیت افزوده نیاز دارید، یک گوشی هوشمند معمولی است. کاربران با یک گوشی هوشمند، میتوانند بازیهای مبتنی بر واقعیت افزوده مانند Pokémon Go را بازی کنید. با این حال، واقعیت افزوده هم مانند واقعیت مجازی، دارای استفادههای فراتر از صرفا بازی و سرگرمی نیز است.
برنامهی AR Ikea برای کنار هم گذاشتن و تست مجازی لوازم و مبلمان منزل استفاده میشود؛ مشتریان بالقوه میتوانند قبل از مراجعه به فروشگاه و خرید لوازم مورد نظرشان، چیدمان و نحوهی تناسب آن در منزل خود را با این برنامه بررسی کرده و تصمیم بهتری بگیرند. Sephora کاربران را قادر میسازد تا آرایش و گریم را روی صورت تست کنند.
در همین راستا برنامههای دیگری نیز برای کاربردهای دیگر ارائه شدهاند. برنامهای بهنام نورث فیس، با استفاده از واقعیت مجازی سعی میکند تا ارتباط عاطفی بهتری با مشتریان در فروشگاهها ایجاد کند.
فناوریهای مملو از امكاناتی که در اینجا به آنها اشاره کردیم، سایر سازوکارهای بازاریابی محتوا را از بین نمیبرند؛ اما مطمئنا تبدیل به یک منبع داستانسرایی یا روایت کارامد میشوند و سایر سیستمها باید آن را به رسمیت شناخته و بهنوعی خود را برای رویارویی با آن آماده سازند. بازاریابان و دستاندکاران زیرک دنیای سرمایه، باید حتما بخشی از بودجههای خود را صرف آشنایی و توسعهی بیشتر واقعیت افزوده و واقعیت مجازی کنند. زیرا همهی ما روی این موضوع اتفاق نظر داریم که پلتفرمهای فوق بهسرعت در حال تبدیل شدن به ابزارهایی مقرون به صرفه، در دسترس برای همه و مورد تقاضای مردم هستند.